قدرت کلام چیست؟

قدرت کلام چیست؟

قدرت کلام به معنی این است که هر چیزی که بر زبان می‌آوریم یا در ذهن‌مان به آن فکر می‌کنیم، بر وضعیت زندگی ما، سلامتی، شرایط مالی، روابط ما و…. تأثیر می‌گذارد. لازم است که قدرت کلمات و واژه‌ها را جدی بگیریم. در مقاله این هفته وب سایت انگیزشی و موفقیت بازتاب باور به تأثیر نفوذ کلام و قدرت آن می‌پردازیم.

چگونه کلام و واژه‌ها در زندگی‌ ما تأثیر می‌گذارند؟

یکی از مهمترین قسمت‌هایی که ما توسط آن داده و اطلاعات را وارد ذهن خود می‌کنیم کلام‌ و زبان‌مان است. بنابراین باید توجه داشته باشیم که چه کلماتی از زبان‌مان خارج می‌شود. هر چیزی که می‌گوییم و به زبان می‌آوریم در جهان واقعی نمود پیدا می‌کند، زیرا آن صحبت‌ها ابتدا وارد گوش ما می‌شود، سپس به ذهن‌مان ورود پیدا می‌کند و به صورت فکر در ذهن‌مان جریان پیدا می‌کند و در نهایت به باورمان تبدیل خواهد شد.

چطور بدانیم که کلام ما منفی است یا مثبت؟

زندگی ما در گرو کلامی است که از زبان‌مان خارج می‌شود، اما اغلب مردم از قدرت کلام‌شان بی‌اطلاع هستند و برعکس این قانون پیش می‌روند و به‌همین‌خاطر از وضعیت زندگی‌شان رضایتی ندارند. زیرا نمی‌دانند که واژه‌ها قدرت بسیار زیادی دارند و ناآگاهانه واژه‌‌ها و عباراتی را به زبان می‌آورند که درنهایت نتیجه مطلوبی در زندگی‌شان نخواهد داشت.

دقت داشته باشیم که کلام منفی و کلام مثبت هر دو نقش کلیدی در ایجاد وضعیت‌های زندگی ما دارند. باید بر روی تک‌تک کلماتی که می‌گوییم تمرکز کنیم و توجه داشته باشیم که کلماتی با بار منفی به زبان نیاوریم.

ما نمی توانیم از واژه‌های ناامیدکننده و منفی استفاده کنیم و در عوض انتظار موفقیت داشته باشیم.

کافی است نگاهی ساده به وضعیت فعلی زندگی خودمان داشته باشیم و ببینیم در چه وضعیتی هستیم و این سؤال‌ها را از خودمان بپرسیم؛

اگر جواب این سؤال‌ها مثبت نیست لازم است کلام‌مان را تغییر دهیم تا زندگی‌مان تغییر کند.

چگونه واژه‌هایمان را تغییر دهیم؟

اگر تمایل دارید که دنیایتان را تغییر دهید و بتوانید اتفاقاتی مطلوب و زیبا را به زندگی خود فرا بخوانید پس بر روی کلام و واژه‌هایتان توجه کافی داشته باشید که چه‌چیز را به زبان می‌آورید و چرا آن را به زبان می‌آورید.

چنان‌چه‌ ذهن‌ درگیر واژه‌ای است و پیوسته فکرهایی در مورد همان واژه یا جمله منفی در ذهن‌تان در جریان است پس توسط همان واژه یا کلام آن فکر را تغییر دهید. به این شیوه که واژه‌هایتان را عوض کنید و درمورد چیزهایی حرف بزنید که دقیقاً متضاد با آن فکر است و هم‌زمان احساس خوبی را در شما به‌وجود می‌آورد و موجب آن می‌شود که حالتان کاملاً عوض شود. در این مقاله به بررسی دیدگاه فلورانس‌اسکاول‌شین و‌ جول‌اوستین و آنتونی‌رابینز در مورد قدرت کلام و  می‌پردازیم.

قدرت کلام از نگاه فلورانس‌اسکاول‌شین

فلورانس‌اسکاول‌شین، در کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین بر نفوذ کلام‌، توجه ویژه‌ای دارد و اعتقاد دارد، فردی که از قدرت نفوذ کلام آگاه باشد، هنگام بر زبان آوردن کلامش، بسیار دقت می‌کند و به تک‌تک کلماتش توجه می‌کند. او معتقد است که بازتاب کلام، به خود شخص بر می‌گردد. فرد با گفتن هر واژه‌ و بیان هر کلام، باوری در ذهنش شکل می‌گیرد و قانون خاصی برای خودش ایجاد می‌کند.

«مردی را می‌شناختم که می‌گفت: هیچ وقت به‌موقع به اتوبوس نمی‌رسم و لحظه‌ای که به ایستگاه می‌رسم، اتوبوس از آن‌جا می‌رود. در مقابل، دخترش می‌گفت: من همیشه به‌موقع به اتوبوس می‌رسم و آن لحظه که به ایستگاه می‌رسم، یک اتوبوس نیز آن‌جا حاضر است.

مدت‌ها، این جریان تکرار می‌شد. هر دو نفر، باور مختص به خودشان را داشتند و قانون مربوط به خودشان را در ذهن‌شان، پرورش می‌دادند. پدر قانون شکست و دخترش قانون موفقیت را در ذهنش پرورش می‌داد.» تمامی امور زندگی ما طبق باورهای ایجاد شده توسط تکرار کلمات و قانون‌های ذهنی ما پیش می‌رود.

نگرش جول‌اوستین درمورد قدرت کلام

جول‌اوستین در کتاب «چگونه از قدرت کلام‌مان در زندگی به نفع خود استفاده کنیم؟» توجه ویژه‌ای به مسئله‌ی قدرت کلام دارد. در صورتی که بیشتر افراد به آن بی‌توجه هستند و از آن قدرت، برضد خود استفاده می‌کنند. هرگاه از واژه‌ای استفاده می‌کنیم و کلامی بر زبان می‌آوریم در حقیقت اجازه ورود به آن اتفاق(خواه منفی، خواه مثبت) را به زندگی‌مان می‌دهیم. 

اگر بتوانید به‌شیوه درستی از قدرت کلام استفاده کنید و کلام‌تان را در راستای هدف‌ و خواسته‌تان بر زبان آورید و  بر افکار منفی غلبه کنید زندگی‌تان نیز تغییر خواهد کرد. و در همان مسیر به پیش خواهد رفت.

داستانی کوتاه از آنتونی رابینز درباره معجزه کلام

چندسال‌پیش، موضوعی را کشف کردم که بسیار بر زندگی من تأثیر گذاشت. در جلسه اداری، با چند نفر از همکاران نشسته بودیم که خبر بدی را به ما دادند.

شدت احساساتی که در مورد آن خبر داشتیم برای هر کدام از ما تفاوت داشت. هر کدام از ما، احساس‌مان را با کلمه متفاوتی ابراز کردیم. من گفتم: «خشمگین هستم»
یکی از دوستان گفت: «آزرده‌‌خاطر شدم» و شخص دیگر گفت: «غمگینم»

به یاد دارم که واژه «غمگین» برای بیان چنان وضعیتی، در نظر من بسیار احمقانه به‌نظر می‌رسید.
چون درواقع من غمگین نبودم و جالب این‌که نه چنین احساسی داشتم و نه برای بیان آن از چنان کلمه‌ای استفاده کردم.
با خود فکر کردم اگر واژه‌هایی را که به کار می‌بریم تغییر دهیم، آیا الگوی عاطفی ما نیز تغییر خواهد داد؟

خواستم برای خودم این موضوع را در قالب چالش بررسی کنم.
به‌این‌صورت که به مدت ده روز، هرگاه از موضوعی ناراحت شوم، به‌جای کلمات «خشم و عصبانیت» واژه‌های «آزردگی و ناراحتی» را به‌کار ببرم.

نتیجه چالش بسیار شگفت‌انگیز بود. تنها با تغییر کلمه‌ای که از روی عادت به کار می‌بردم شدت احساس منفی من به طور چشمگیری کاهش پیدا کرد. بر زبان آوردن این عبارت «فلان مسئله باعث رنجش من می‌شود» به‌کلی الگوی قبلی مرا تغییر داد.

شما هم می‌توانید یکی از کلماتی را که به‌طورمعمول برای بیان احساسات منفی خود به کار می‌برید انتخاب کنید، سپس واژه دیگری را به‌جای آن بگذارید که الگوی قبلی را در هم بریزد و یا از شدت احساس‌تان نسبت به آن واژه کاسته شود.

این معجزه کلام است که بلافاصله با گفت و بر زبان آوردن آن باعث تغییر عواطف و یا کاهش و افزایش شدت احساسات و هیجانات می‌شود.