افکار منفی و تکنیک های عملی برای رهایی از افکار منفی

 افکار منفی و نجواها تنها عامل نا امیدی و ترس

زمانی که افکار منفی و نجواها سراغ انسان می آید آرامش را از او سلب کرده و باعث می شود فرد ناراحت و نگران شود. در همه ادیان افکار منفی و نجواها را از جانب شیطان دانسته و تنها هدف این نجواها و افکار منفی آسیب رساندن به بشر و ایجاد دلهره و احساس بد و ناخوشایند می باشد. به آیه ۱۰ سوره مجادله دقت کنید که خداوند می فرماید: إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا (نجوا تنها از سوى شیطان است؛ مى خواهد با آن مؤمنان غمگین شوند؛ ولى نمى تواند هیچ گونه ضررى به آنها برساند). پس در می یابیم که هر فکری که ما را ناراحت و غمگین کند از سوی شیطان و تنها هدف آن غمگین کردن ماست. در این مقاله قصد داریم به راه های رهایی از افکار منفی و این نجواهایی که اگر با آن مقابله نکنیم تنها احساس بد و در نتیجه اتفاقات بد نصیب ما خواهد شد، بپردازیم.

افکار منفی از کجا می آیند ؟

• باور های محدود کننده
  افکار منفی و مزاحم، دلایل زیادی دارند از جمله باور هایی که از قبل در ذهن ما شکل گرفته اند. یعنی بسیاری از افکار مفنی ما ناشی از باورهای محدود کننده ایست که دیگران در ما ایجاد کرده اند. برای مثال باور ترس از شکست و عدم توانایی برای انجام کارهایی که تا کنون آن را انجام نداده ایم. اگر یادتان باشد زمانی که کودک بودیم و می خواستیم به دیگران در انجام کاری کمک کنیم با این جمله مواجه می شدیم (برو کنار تو نمی توانی کمک کنی) و در آن لحظه احساس حقارت و ناتوانی می کردیم و ناخودآگاه برای پذیرش کارهای جدید احساس ناتوانی می کردیم در نتیجه باور های ما این چنین شکل می گرفت. این ورودی منفی که حاصل آن ناتوانی ما بود باعث ایجاد افکار منفی می شد و سالها این افکار با ما همراه بود. حال سؤال اینجاست که آیا می شود بر این افکار منفی غلبه کرد؟ در جواب باید بگوییم در هر زمانی می توانید این افکار منفی و مزاحم را از وجود خود پاک و یا به مقابله با آنها بپردازید فقط کافی است که بخواهید.

شاید این مطلب را نیز دوست داشته باشید : باور ها چگونه شکل می گیرند ؟

• خاطرات و اتفاقات ناخودشایند در گذشته

گذشته همه ما پر بوده از خاطراتی خوشایند و ناخوشایند، انسان چون بیشتر در تیررس نجواهای منفی است، اصولاً تمایل به منفی‌نگری و توجه به اتفاقات و افکار منفی دارد هرچند با تکنیک هایی در این مقاله به آن اشاره کردیم سریع می توانید این افکار منفی را خنثی کنید لیکن اتفاقات بدی که در گذشته برای ما رخ داده است را به سختی می توانیم فراموش کنیم و توجه به آنها باعث ایجاد افکار منفی می شود. زمانی که به این اتفاقات فکر می کنیم بدن سریعاً حالت تدافعی گرفته و اگر توجه کرده باشید در بدن احساس گرما می کرده و سریعاً تمامی تمرکز روی آن اتفاقی که به آن فکر می کنیم جمع می شود زیرا بدن تفاوتی بین واقعیت و تخیل قائل نخواهد شد.

• احساس گناه و پشیمانی از گذشته

در کارنامه زندگی ما، اتفاقات و اعمالی رخ داده که بعضی اوقات به سراغ ما آمده و با احساس گناه و پشیمانی همراه است. این احساس گناه و نبخشیدن خود، بزرگترین لطمه را از همه جوانب به ما خواهد زد. زمانی که ما به‌خاطر انجام کاری در گذشته خود را سرزنش می کنیم باعث شده از خود متنفر و در نهایت با تنفسی عمیق که ناشی از شرم و پشیمانی است به افکار منفی خود ادامه دهیم. ببینید شما که اکنون می دانید کارهایی که در گذشته انجام داده اید بد بوده است نشان از ترقی و رشد شما در حال حاضر می باشد. یعنی شما در گذشته در محدوده فرکانسی بسیار پایینی بوده اید و کارهایی را انجام داده اید که اکنون از انجام آن شرمگین هستید. در واقع اکنون شما رشد کرده اید که می دانید عملی که در گذشته انجام داده اید ناخوشایند بوده است. و این خبر خوبی برای شماست و باید خوش بینانه به این قضیه نگاه کنید. چون شما در آن زمان در همان محدوده ای که می دانستید و باورهای محدود کننده داشتید عمل می کردید و اکنون به جایی رسیده ید که این افکار و اعمال بسیار کوچک و با دید تمسخرآمیز به آنها نگاه می کنید.

• اضطراب و دلهره زمان حال

افرادی هستند علاوه بر گذشته، برای زمان حال نیز مضطرب شده و با دیدی منفی به هر چیزی نگاه می کنند. برای مثال در قرعه کشی شرکت می کنند و می گویند من که می دانم برنده نمی شوم ولی شرکت می کنم. وقتی شما می‌دانید که برنده نمی شوید چرا شرکت می کنید؟ یا هستند کسانی که وقتی در کاری با شکست مواجه می شودند می گویند بله من مطمئن بودم شکست می خورم. در جواب باید بگوییم بله شما حقتان بوده شکست بخورید چون با افکار منفی زمینه شکست را در خود فراهم کردید.

• به خاطرات و اتفاقات خوب گذشته فکر کنید
  
  زمانی که افکار منفی در حال اشغال کردن ذهن هستند فوراً فکر خود را روی اتفاقات یا خاطرات گذشته متمرکز کنید. هم اکنون چشم خود را ببندید و چند نفس عمیق بکشید و به بهترین شرایط و اتفاقی که در زندگی‌تان راخ داده است فکر کنید. بسیار واضح آن لحظه را به یاد آورید خنده ها و شادی ها را تصور کنید تنها برای چند لحظه فقط به آن لحظات فکر کنید. بعد چشم‌هایتان را باز کنید. در آن لحظه شما احساس خوبی خواهی داشت. چون همان‌گونه که قبلاً گفتیم ذهن تفاوتی بین واقعیت و تخیل و تصور قائل نمی شود.

• به جای تمرکز روی ناخواسته ها به خواسته ها توجه کنید. 

  زمانی که شما روی ناخواسته ها توجه می کنید افکار منفی، نجواها و گفتگوی های منفی ذهنی هم نیروهای کمکی هستند که شما را غمگین و ناراحت کنند. برای مثال  شما در حال فکر کردن به رئیس‌تان هستید که با اخلاق بد و تند خویی با شما و دیگر کارمندان رفتار می کند. این فکر چه چیزی را به همراه دارد؟ ایجاد کینه بیشتر و همچنین ایجاد ترس از رویارویی با رئیس. آیا بهتر نیست به جای آن فکر کنید که  رئیس‌تان چقدر با شما مهربان است و هرگاه تقاضای مرخصی کنید موافقت می کند؟ حال جواب شما این است که در ان لحظه نمی‌توانم به این شکل فکر کنم چون ذهنم همیشه می گوید کدام مهربانی؟ کدام موافقت؟ پاسخ این است: در اوایل مقاله هم گفتیم که: نجوا تنها از سوى شیطان است؛ مى خواهد با آن مؤمنان غمگین شوند. نجوا همان گفت‌وگوهای ذهنی است که بین شما (افکار مثبت) و شیطان (افکار منفی) پیش می‌آید نتایج هم مشخص است با تفکر مثبت شما احساس شادی و آرامش می کنید و با افکار منفی تنها باعث ایجاد ترس و نا امیدی خواهد شد.