اثرات مخرب غیبت کردن بر ذهن
غیبت کردن (backbite) یکی از گناهان کبیره به معنی بدگویی پشت سر دیگران است و اسلام بهشدت آن را منع کرده است. در قرآن این گناه مانند خوردن گوشت برادر مُرده توصیف شده و در برخی روایات گناه غیبت بدتر از زنا معرفی شده است. زمانیکه فرد قصد غیبت کردن و بدگویی فرد دیگری را داشته باشد سریعاً مغز وارد عمل شده و با ترشح هورمون کورتیزول بدن را به حالت تدافعی در خواهد آورد و هر لحظه مغز منتظر یک حمله بیرونی است.
همین یک دلیل از هزاران دلیل اثرات مخرب غیبت کردن بر روی ذهن کافی است تا اختلالی بسیار شدید در روند ارسال و دریافت فرکانس ایجاد کند. غیبت کردن نه تنها بر روی گوینده بلکه دقیقاً روی شنونده نیز آثار مخربی به جای می گذارد. با ما در سایت بازتاب باور همراه باشید تا با یک مقاله در زمینه رشد فردی با موضوع اثرات غیبت کردن بر روی ذهن آشنا شوید.
بهجز انجام دادن غیبت، گوش دادن به غیبت نیز ناروا است. غیبت، ضایع کردن حقالناس است؛ در روایات، برای غیبت آثار و عذابهایی ذکر شده است. یکی از آثار غیبت این است که پاداش فرد غیبتکننده به غیبتشونده و گناهانِ فردِ غیبتشونده به غیبتکننده منتقل میشود.
احادیث و اشعار در مورد غیبت کردن
پیامبر اکرم(ص) در مورد غیبت میفرمایند: هرکس از برادرش غیبتی را دفع کند خداوند هزار باب شر را از او در دنیا و آخرت خواهد بست.
امام صادق (ع) یکی از ریشههای غیبت کردن را حَسَد دانستهاند و میفرمایند غیبت باعث خروج از راه خدا و وارد شدن به راه شیطان معرفی میکند.
مولانای جان در اشعارش بارها به اثرات مخرب غیبت اشاره کردهاند؛
اِی بسا ظلمی که بینی از کَسان
خویِ تو باشد در ایشان، ای فلان
اندَر ایشان تافته هستیِ تو
از نِفاق و ظلم و بَد مستیِ تو
مولوی، مثنویمعنوی، دفتر اول، بخش۷۲
دِلا خود را در آیینه چو کَژ بینی هر آیینه
تو کَژ باشی، نه آیینه، تو خود را راست کُن اوَّل
مولوی، دیوانشمس، غزل شماره۱۳۳۷
آن کَس که بَدَم گفت، بَدی سیرت اوست
وان کَس که مرا گفت نِکو، خود نیکوست
حال متکلم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تَراود که در اوست
شیخ بهایی، دیوان اشعار
در مقاله این هفته به موضوع بسیار مهم غیبت که متأسفانه در بین افراد بسیار رواج دارد و همه ما بهراحتی مرتکب آن میشویم، میپردازیم.
غیبت کردن مخربترین وسیله بر علیه خود انسان است. غیبت و تهمت باعث نابودی خودِ فرد و رشد طرف مقابل میشود و فرکانسی ایجاد میشود که فرد مدام در بیچارگی و حال بد قرار بگیرد.
اگر پشت سر فردی حرف بزنیم به خیال خودمان آن فرد را پایین آوردیم اما درواقع آن آدم، فرد ارزشمندی است که ما داریم وقت و انرژی خودمان را به او اختصاص میدهیم و ما زورمان به آن فرد نمیرسد پس مجبور هستیم با بدگویی کردن پشت سرش او را پایین بکشیم.
چرا غیبت میکنیم؟
بارها دیدهایم یا گفتهایم که با غیبت کردن خنک میشویم، سبک میشویم. چون ما خشم و نفرت و حسرتی که نسبت به فردی داریم را از طریق غیبت کردن بروز میدهیم. در باطنمان از فرد غیبتکننده بهحدی متنفر هستیم که میخواهیم سر به تنش نباشد و بمیرد.
با غیبت کردن خیلی راحت پشت سر آن فرد حرف میزنیم و سبک میشویم میپنداریم اگر بدگویی کنیم و فرد را پایین بیاوریم دلمان خنک میشود.
بارها شنیدهایم که گفته شده: غیبت کردن، دقیقاً مانند خوردن گوشت برادر مرده است. یا گفتهاند: گناه طرف را نشور و به حساب خودت ننویس.
ولی سؤال اینجاست که چرا باوجود داشتن این همه دلیل برای غیبت نکردن و داشتن دانش اینکه ما میدانیم غیبت نارواست اما باز غیبت میکنیم؟
آیا بهتر نیست بهجای غیبت کردن، روی خودمان کار کنیم و خودمان را رشد بدهیم و برای طرف مقابل طلب خیر و برکت کنیم؟
بنابراین قدرتمندترین مبحثی که لازم است هر فردی به آن توجه کند و آن را رعایت کند ترک و حذف غیبت کردن از زندگی است.
یک دلیل علمی محکم برای اینکه غیبت را کنار بگذاریم؛
ممکن است غیبت کردن در آن لحظه شیرین به نظر بیاید اما واقعاً اتفاقات مخربی در ناخودآگاه ما بر جای میگذارد. اگر از عوارض این اتفاقات باخبر بشویم حاضر نیستیم یک ثانیه هم غیبت کنیم.
سیستم عصبی ما بهگونهای طراحی شده است که اگر یک مدت اطلاعات ورودی ذهن را نتوانیم کنترل کنیم و در کنار آن روی احساسات خود کنترل نداشته باشیم آن اطلاعات در ناخودآگاه ما نفوذ پیدا میکنند.
اثرات غيبت كردن چيست؟
وقتی غیبت میکنیم تصاویر و ویژگیهای منفی همان فرد و حرفهایی که بر زبان آوردهایم در ذهن و در ناخودآگاه ما باقی میماند و این به آن معنی است که ما آن فکر را تکرار میکنیم. زمانیکه یک فکر تکرار میشود به باور تبدیل میشود و آن باور بعد از مدتی براساس آن احساس خوب یا بدی که داریم از لحاظ فیزیکی و ذهنی روی ما تأثیر میگذارد.
ریشه اصلی غیبت کردن چیست؟
پایه و اساس غیبت کردن حسادت، مقایسه و تنفر است.
این سه حس بسیار مخرب اگر وارد زندگی ما شود خیلی راحت میتواند اتفاقات منفی را وارد زندگی ما کند.
همه ما دیدهایم که از همان فردی که در موردش غیبت میکنیم ممکن است در روزهای آینده خبرهایی بشنویم که راجعبه موفقیت و پیشرفت آن فرد است و این باعث میشود که همان سه تا حس تنفر، حسادت و مقایسه در وجود ما بسیار پررنگتر شود. یعنی بعد از شنیدن آن خبرها برآشفته میشویم. حسهای منفی در وجود ما خیلی بیشتر از قبل شدت میگیرد و به مرور زمان احساس ما را بدتر میکند و باعث ایجاد باورهایی در ناخودآگاه میشود که آن باورها در تمام جنبههای زندگی ما تأثیر میگذارد.
طبق قانون توجه اگر ما به هر چیزی توجه کنیم همانچیز را وارد زندگی خود میکنیم. وقتی ما غیبت میکنیم به عیبها، ایرادها و خطاهایی که در فرد وجود دارد توجه میکنیم و در بطن این غیبت، قضاوت هم وجود دارد؛ زیرا ما میگوییم از آن فرد بهتر هستیم اگر جای آن فرد بودیم این کار را نمیکردیم، یعنی خودمان را از آن فرد بالاتر میبینیم و اینگونه آن فرد را مورد قضاوت قرار میدهیم و عیبش را پیش فرد دیگری بازگو میکنیم و به عیبهای همان آدم توجه میکنیم. پس طبق قانون توجه، عیبهای آن فرد به سمت ما میآید یعنی ما خودمان همان آدمی میشویم که داریم پشت سرش حرف میزنیم.
برای همین است که ما نباید غیبت کنیم چون بهشدت سطح ارتعاش را پایین میآورد و اثرات مخرب و منفی را در وجود ما بر جای میگذارد.
اکثر افراد آگاه نیستند که با غیبت کردن چه آسیب شدیدی به خودشان وارد میکنند.
دلایل مختلف غیبت کردن چیست؟
۱- احساس شدید حقارت
۲- انتقام گرفتن.
آیا همه آدمها حس حقارت دارند؟
قطعاً بله. همه آدمها حس حقارت را در وجود خود دارند.
حقارت به چه معنی است؟
یعنی من خودم را بیارزش میدانم حقیر، کوچک، ناتوان و ضعیف هستم درنتیجه بهشدت آسیبپذیر هستم. پس احساس حقارت عمیق، موجب کاهش کیفیت زندگی فرد میشود و در روابط، کار، شغل، حرفه، تحصیل و همه جنبههای زندگی تأثیر منفی خواهد گذاشت.
یکی از دلایل ایجاد حس حقارت این است که فرد تمرکز و توجهاش روی نقاط منفی است و منفیبافی میکند پس حس حقارت میکند. توجه کردن به ناکامیهای گذشته، اشتباهات گذشته، خاطرات گذشته و ناخوشایند و فکر کردن مدام به آنها باعث بد شدن حال فرد میشود.
تمرکز روی چیزهای بد و ناخوشایندی که در گذشته اتفاق افتاده است باعث میشود کلمات و عباراتی که استفاده میکنیم هم بد و منفی باشند. در نتیجه افکار و باورهای ما هم منفی میشوند.
وقتی در مورد یک چیز منفی حرف بزنیم حالمان بهشدت بد میشود و در مورد یک چیز مثبت هم حرف بزنیم حالمان خوب میشود وقتی مدام افکار بد داشته باشیم و نقاط ضعف خودمان را ببینیم به جز حس حقارت، حس حسادت هم در ما ایجاد میشود چون خودمان را پایینتر از افراد دیگر میبینم خودمان را در حد پایین حس میکنیم به کسی که از ما بالاتر است حسادت میکنیم و با افراد دیگر حس رقابت منفی میکنیم.
ذهن ما میخواهد از این حسهای بد خودش را رها کند پس برای رهایی از حس منفی یک سری از افراد را پایین میآوریم که فکر کنیم دیگر ما مشکلی نخواهیم داشت و از این طریق خودمان را بالا بکشیم و احساس بد خودمان را به دیگران نسبت میدهیم و درواقع به این شیوه فرافکنی میکنیم یعنی حس بد خودمان را به دیگران نسبت میدهیم.
اما فردی که زمان برایش ارزشمند است و برای زمان و وقت خودش ارزش قائل است وقت ندارد به کموکاستی و عیب دیگران فکر کند و در مورد آنها صحبت کند. پس بهجای فکر کردن و بدگویی از دیگران وقتمان را به مطالعه و خودسازی و کار کردن روی خودمان اختصاص دهیم و انرژی ذهنیمان را صرف فرد دیگر نکنیم. با غیبت کردن و تخریب فرد چه چیزی به ما میرسد؟ تنها چیزی که به ما میرسد این است که توجه و تمرکزمان نسبت به مسئلهای بد و منفی بوده پس قطعاً حال خودمان را بد میکنیم و ناخودآگاه اینگونه ابراز میکنیم که من خیلی بدبختم از این طریق حال بد خودم را فرافکنی میکنم، از آن فرد بد میگویم تا خودم تخلیه شوم و انرژی منفی درونیام را به شنونده غیبت منتقل میکنم.
چرا میگویند دیگران آیینه ما هستند؟
یک رفتار یا ویژگی ناپسندی که در دیگران میبینیم در خودمان هم وجود دارد چون دیگران آیینه ما هستند.
بهجای اینکه بدی دیگران را بازگو کنیم بگردیم ببینیم آیا همان ویژگی در ما هم هست و تلاش کنیم، آن ویژگی را اصلاح کنیم تا حس حقارت در ما ایجاد نشود.
هر جاییکه ذهن، ما را واردار کند الآن وقت آن است که در مورد فلان فرد غیبت کنیم، بدگویی کنیم یک لحظه به خودمان توجه کنیم و بگوییم «ویژگی که میخواهم در مورد آن فرد بگویم آیا خودم هم آن ویژگی را دارم؟ آیا همان ضعف هم در من وجود دارد؟»
قطعاً در ما هم وجود دارد زیرا اگر این ویژگی در ما وجود نداشته باشد آن را در طرف مقابل تشخیص نمیدادیم. یک رفتار یا ویژگی ناپسندی که در دیگران میبینیم در خودمان هم وجود دارد چون دیگران آینه ما هستند.
نتایج حس حقارت
در نتیجهٔ حس حقارت و خودکمبینی به فکر انتقام گرفتن میافتیم.
این مسائل ذهن ما را درگیر میکند؛
چرا آن فرد از من جلوتر است؟
چرا نسبت به من برتری دارد؟
چرا آن فرد از من قوی تر است؟
چرا این آدم از من بهتر است؟
چرا این آدم لایق چنین موقعیتی است؟
چرا جایگاه این آدم از من بهتر است؟
میخواهم نابود شود و از بین برود.
پس از آن فرد، انتقامِ حس بد خودمان را میگیریم و او را ترور شخصیتی میکنیم و حس حقارت خودمان که بیداد میکند را از طریق بدگویی پشت سر آن فرد خالی میکنیم. پس اینگونه انتقام میگیریم که خنک بشویم و سبک بشویم.
در اصل با اینکار خنک نشدیم، خودمان را تحقیر کردیم. شخصیت خودمان را لِه کردیم و این باعث میشود از درون به فنا برویم.
مشکل این است ما به دیگران بیش از اندازه توجه میکنیم و به خودمان توجه نمیکنیم پس مشکل از عزت نفسمان است. لازم است روی اعتمادبهنفس و عزت نفس خودمان کار کنیم عاشق خودمان شویم زمانی که عاشق خودمان باشیم و خودمان را دوست داشته باشیم آنموقع قدرتمند میشویم و دیگر وقت آن را نداریم به بدی دیگران فکر کنیم چون اینقدر خوبی در ما وجود دارد که همان خوبیها را در دیگران هم ببینیم و تشخیص دهیم.
بنابراین میزان غیبت در این صورت به صفر میرسد. اگر یاد بگیریم خودمان را دوست داشته باشیم و به خودمان احترام بگذاریم به آینده خود هم احترام گذاشتهایم، پس قدرت در ما موج میزند قدرتمند میشویم و به سمت موفقیت و شادکامی هدایت میشویم. به بیان دیگر اگر تمرکزمان روی خودمان باشد و در فکر عیب و کاستی دیگران نباشیم راه موفقیت را برای خودمان هموار میکنیم.
قطعاً در رقابت ما با دیگران ما بازنده خواهیم شد اگر ما به خودمان احترام بگذاریم شرایطی را ایجاد میکنیم که موفقیت و شادی برای ما بهوجود خواهد آمد. پس باید تمرین کنیم حالمان را خوب کنیم تا زیباییها را ببینیم اگر حس ما از درون خوب باشد به زیباییها توجه میکنیم، به نکات مثبت هر فردی توجه میکنیم دیگر غیبت نخواهیم کرد و نکات منفی دیگران را بولد نخواهیم کرد.
اما اگر حس و حال ما بد باشد، حسادت میکنیم غیبت میکنیم و به زمین و زمان ناسزا میگوییم. پس تمرین کنیم حالمان را خوب کنیم تا حسمان نیز خوب شود.
راهکار ترک و حذف کردن غیبت چیست؟
برای ترک غیبت چند راهکار توصیه شده است:
– واقعاً تصمیم به ترک غیبت بگیریم و به خودمان و خدا قول بدهیم که غیبت نکنیم.
– برای ترک غیبت، تمرین کنیم چه بهتر که به صورت خانوادگی باشد و به یکدیگر یادآوری کنیم که اگر من مرتکب غیبت شدم و حواسم نبود به من تذکر دهید.
– در تمرین ترک غیبت مداومت کنیم.
– اگر خدایی نکرده دوباره غیبت کردیم مأیوس نشویم و دوباره استغفار کنیم و راه را ادامه بدیم.
– زمینههای غیبت را برطرف کنیم. (کدورت هایی که با افراد داریم زمینه غیبت خواهد شد).
– در جمعهایی که غیبت میشود و افرادی که دور هم جمع هستند و در مورد فردی که آنجا حضور ندارد صحبت منفی میکنند بههیچعنوان شرکت نکنید و اگر به ناچار شرکت کردید باید این قدرت را داشته باشید که در آن بحث شرکت نکنید و موضوع بحث را عوض کنید.
– ویژگیها و خصوصیات مثبت اطرافیانتان که آدم موفقی هستند و راجع به موفقیتها و استعدادهای که دارند را در دفتر شکرگزاری بنویسید.
زمانی که از تمرین نوشتن استفاده میکنید در آن لحظات کانون توجه و تمرکز شما روی نوشتن است و ضمیر ناخودآگاه شما اصلاً فرصت ندارد باورهای منفی تولید کند و موتورهای باورساز منفی را روشن کند که درنتیجه اتفاقات مخرب را در پی داشته باشد.
با این کار شما از موفقیت و خوشبختی دیگران خوشحال میشوید، درنتیجه ضمیر ناخودآگاه شما بعد از یک مدت طولانی خودش را ارزشمند میداند و اینگونه تشخیص میدهد که تو انسانی هستی که از موفقیت و پیشرفت بقیه خوشحال میشوی و میخواهد از همین جنس احساسات را وارد زندگیات کند پس یکسری ایدهها و خلاقیتها را به زندگی شما وارد میکند که بتوانید مثل آن افراد به موفقیت دست پیدا کنید.
– استعدادها و مواهب خودتان را در دفتر شکرگزاری بنویسید از این طریق تمرکز و توجه شما به ویژگیهای مثبت خودتان معطوف میشود و باعث میشود عزت نفستان هم در کنار این تمرین تقویت شود.
مطالب عالی به اشتراک گذاشتید
کاربردی بود و بسیار آموختم
سپاسگزارم
در نور هستید در نور بمانید?
2
مطالب عالی به اشتراک گذاشتید
کاربردی بود و بسیار آموختم
سپاسگزارم
3