احساس ارزشمندی چیست؟
ممکن است ما در خلوت خود یا در هنگام روبرو شدن با افراد دیگر این تصورات را از خودمان داشته باشیم. من بیارزشم. من تعادل ندارم. به اندازهی کافی دوستداشتنی نیستم. بی لیاقتم. مورد قبول اطرافیان نیستم.تعادل ندارم. ناامیدم. کارهایم را به درستی انجام نمیدهم. و هزاران واگویه های منفی دیگر. این بار در سایت انگیزشی بازتاب باور می خواهیم احساس ارزشمندی و راه های تقویت آن را زیر ذره بین قرار دهیم.
احترام به خویش و پذیرش خود در ساختار شخصیت و زندگی سالم از اهمیت ویژهای برخوردار است. یعنی دید، نگرش و قضاوت ما درباره خودمان که روابط و تجارب و موفقیتهای شخصیمان را شکل میدهد. احساس خودارزشمندی ضعیف باعث عدم پذیرش خود میشود و منجر به مقایسه میشود و در نتیجه باعث این میشود که خود را قبول نداشته باشیم و بخواهیم بهجای فرد دیگری باشیم.
احساس ارزشمندی ضعیف
افرادی که احساس ارزشمندی پایینی دارند برای جبران این کمبود گاهاً کارهای ارزشمند و کاملی انجام میدهند که در واقع میگوییم از مکانیزم دفاعی برای جبران احساس عدم ارزشمندی خود استفاده میکنند؛ و به این صورت خود را ظاهر میسازند که برای رسیدن به بهترین حالت در هر وضعیت تلاش فراوانی میکنند.
اگر نتیجه مطلوب و ایدهآل نباشد احساس شکست و کمارزشی بیشتر میشود و جرأت و جسارت انجام کارهای بیشتر بهعلت کمال گرایی کاهش پیدا میکند.
چنین فردی در تصمیم گیری برای اهدافش با شک و تردید و اهمالکاری روبرو میشود و در نتیجه از هدف دورتر میشود.
در این موقعیت فرد به این باور میرسد که شایسته نیست، این باور منجر به ایجاد احساس کمارزشی در فرد میشود.هنگامی که احساس ارزشمندی در فرد پایین باشد، قادر به شکوفایی توانمندیهایش نخواهد بود و از روبرو شدن با مسائل و چالشهای جدید امتناع میکند، در نتیجه فرایند حل مسئله محدود میشود.
نکته مهم و اساسی این است که احساس خود ارزشمندی باوری است كه از شناخت خویش داریم. هنگامی که دیگران ما را با ویژگیهای (خوب، بد یا بیارزش، با ارزش و… ) میشناسند؛ پذیرش نظر آنها بسیار ساده است. در این صورت هنگامی که از ما تعریف و تمجید میشود باور میکنیم که دارای ارزش و اعتبار هستیم و هرچه بیشتر مورد تأیید باشیم حس ارزشمندی بیشتر میشود.
اما در مقابل اگر مورد تأیید و تمجید نباشیم احساس درماندگی و ناتوانی در ما زیاد میشود، حس ارزشمندی پایین در همه جنبههای زندگی ما تأثیر دارد.
عواملی که موجب تضعیف احساس ارزشمندی میشوند
نخستین چیزی که ممکن است باعث تضعیف احساس ارزشمندی در فرد شود نحوه تربیت و پرورش است. اولین تجاربی که در خانواده و مدرسه شکل میگیرد، احساس و برداشت ما نسبت به این که کیستیم و ارزش وجودیمان چقدر است. اگر در تربیت کودک انتقاد، طردشدگی، شکستهای پیدرپی در رسیدن به اهداف وجود داشته باشد باعث تضعیف احساس ارزشمندی در فرد میشود.
مانند قایقی که بخواهد با یک پارو به پیش رود. در این صورت هر چهقدر سریعتر پارو بزند، بیشتر به دور خود میچرخد.
دومین چیزی که باعث تضعیف حس ارزشمندی در فرد میشود، افکار بیهوده و ناکارآمد است. اگر فرد مدام خود را ناتوان، بیارزش، نالایق و… بداند، تجاربی که کسب میکند از همین افکار بیهوده و باورهای او نشأت میگیرد و قطعاً شایسته و مثبت نخواهد بود.
هر بار فرد خود را بیلیاقت و ناتوان تلقی کند، این احساس در او اوج میگیرد و مدام خود را با دیگران مقایسه میکند و به این باور میرسد که دیگران شایستهتر و با لیاقتتر هستند.
حتی یک فکر بیهوده نیز میتواند احساس ارزشمندی فرد را تحتالشعاع قرار دهد و باعث شود که فرد خود را به شیوه خاصی ببیند و این باعث تغییر نگرش فرد نسبت به تواناییهایش خواهد شد.
یک باور و فکر ضعیف به آن معنی نیست که ما بی ارزش هستیم بلکه به آن معنی است که یاد گرفتهایم درباره خودمان منفیبافی کنیم و خودمان را در آیینه ذهنیمان بیلیاقت و بیارزش ببینیم. مورد دیگری که باعث بهوجودآمدن احساس ارزشمندی ضعیف میشود؛ عکسالعمل فرد نسبت به افکار بیهوده است. این واکنشها الگوهایی هستند که افراد از کودکی کسب کردهاند، بدون توجه به الگوها و باورها و بدون شناسایی افکار بیهوده پیش میروند. درحالی که شناسایی پتانسیل و توانایی خویش اولین قدم در کسب حس ارزشمندی است.
چگونه احساس ارزشمندی را در خود تقویت کنیم؟
ما قبلا در سایت بازتاب باور مقاله ای با عنوان عزت نفس چیست؟ چگونه عزت نفس داشته باشیم؟ تا حدودی به راه های تقویت احساس ارزشمندی پرداختیم. در این مقاله نیز می خواهیم نگاهی ریزبینانه تر داشته باشیم . به نحوی می توان این دو مقاله را مکمل همدیگر دانست.
اولین قدم این است که خودمان را همانگونه که هستیم بپذیریم. در قدم بعدی باید برای خودمان اهدافی را در نظر بگیریم و برای دستیابی به اهداف مان برنامهریزی و تلاش کنیم.در قدم بعدی باید نگرش و طرز فکر و باورهای متفاوت با نگرش و باورهای فعلیمان داشته باشیم و افکاری که در راستای ارزشهای اساسیمان است داشته باشیم.
نگرشها و باورهای بازبینی نشده منجر به ساختن یک الگوی تکراری از والدین و اجتماع و الگوهای ناخواسته که در دوران کودکی در ناخودآگاه ما ثبت شده میباشد.
پس از بازبینی و شناسایی ارزشها و انتخاب و اولویتبندی آنها ما قادر خواهیم بود آنگونه که دوست داریم زندگی کنیم و این سبک زندگی جدید، منجر به احساس ارزشمندی از انتخابهایمان شده و مسئولیت آن را با حس توانمندی بر عهده میگیریم.
اغلب افراد این باور را دارند که دیگران باارزشتر از آنها هستند. اما درحقیقت چه چیزی موجب ارزشمندی دیگر انسانها میشود؟
ارزش به چه معناست؟؟
اغلب مردم باور دارند ارزشمند بودن افراد بهخاطر چیزهاییاست که از آن برخوردارند. آنها مرفهتر اند. آنها شغل خوبی دارند. آنها مورد تأیید و توجه هستند. بهندرت پیش میآید که مردم بدون در نظر گرفتن اموال و دارایی، درباره ارزشمند بودن صحبت کنند.
درحالی که برای داشتن احساس ارزشمندی صرفاً نیازی به داشتن اموال و دارایی نیست. ارزشمندی ما مشروط به دارایی ما نیست، بلکه به وجود انسانی ما برمیگردد. باید به این باور برسیم هیچ کس از فرد دیکری بدتر یا بهتر نیست. هیچکدام از نقشهای زندگی و موقعیت ها و دارایی و اموال ما قادر به تعریف کردن ارزش وجودی انسان نیست.
انسانها فراسوی داشتههایشان معنا میشوند. برای داشتن احساس خودارزشمندی، نیاز به خودشناسی و خود آگاهی داریم.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.